رشد شخصی, رشد کسب و کار, همه دسته بندی ها

دیسیپلین (Discipline) یا خود انظباطی شخصی

دیسیپلین  (Discipline) یا خود انظباطی شخصی چیست؟

به توانایی انجام کاری گفته می شود که باید در زمان مناسب انجام شود، اعم از اینکه انجام آن کار را دوست داشته باشیم و یا نداشته باشیم

 وقتی از دیسیپلین یا نظم در زندگی صحبت می‌کنیم؛ یعنی می‌توانیم خودمان را کنترل کنیم.

اکثر ما دیسیپلین و برنامه خاصی برای زندگی خود نداریم و معتقدیم “هرچه پیش آید خوش آید”. در حالی که اگر در زندگی دیسیپلین و برنامه مشخصی داشته باشیم، بازدهی و کیفیت کارهایمان هم به شدت بالا می رود

شاید بتوان تصور کرد که بعضی از افراد با اراده الهی متولد شده اند (زیرا انجام هر کاری برای آنها آسان است)، اما نه، ابدا این طور نیست!

حتی افرادی که در خویش انظباطی شهرت دارند  این ویژگی را آموخته اند. این بدان معناست که این یک مهارت است و شما هم می توانید از این ابزار استفاده کنید پس اطلا نگران نباشید

حالا وقتش رسیده که با هم چند قانون کلی برای بوجود آمدن دیسیپلین شخصی را مورد بررسی قرار دهیم

قانون اول: شکل گیری مسیر عصبی

 برای تبدیل کردن هر مهارتی به عادت باید مسیر عصبی آن توسط مغز ما شکل بگیرد و لازمه شکل گیری مسیر عصبی، تکرار، تکرار و تکرار درست است.

قانون دوم: منتظر بهتر شدن اوضاع نباشید

 این جمله طلایی را همیشه به خاطر بسپارید

هیچ وقت منتظر نباشید تا اوضاع بهتر شود تا کاری را شروع کنید بلکه کار را شروع کنید تا اوضاع بهتر شود.

قانون سوم: همیشه وقت کافی برای انجام کارهای مهم وجود دارد

به این نکته توجه کنید که هرگز وقت کافی برای انجام همه کارها وجود ندارد، اما همیشه وقت کافی برای انجام کارهای مهم وجود دارد

قانون چهارم: با یک دست دو هندانه نمیشود برداشت

 مغز انسان قادر است که در آن واحد فقط روی یک موضوع تمرکز کند و انجام چند کار باهم فقط عدم تمرکز و عملکرد پایین را برای ما به ارمغان می‌آورد

قانون پنجم: گول نخورید

مغز ما به دنبال حفظ حالت موجود است و سعی می‌کند کمترین میزان مصرف را داشته باشد. برای همین تمام تلاش خود را می‌کند تا هر رفتاری را به عادت تبدیل کند که مصرف کمتری داشته باشد

6 روش برای داشتن دیسیپلین در زندگی شخصی

  1.  بهانه نیاورید!

با خودتان صادق باشید.

آیا این جملات برای شما آشنا نیست؟

” من نمیتوانم ”

” من وقت ندارم”

“کسی به من کمک نمیکنه “

“من به‌ تنهایی از عهده کارم برنمی‌آیم”

و جملاتی از این قبیل

  •  کاری را که شروع کرده‌اید، به اتمام برسانید

شما برای تکمیل کردن و به سرانجام اهدافتان (مانند کاهش وزن، تمام کردن یک کتاب، ایجاد کسب‌وکار جدید و حرفه ای شدن در یک رشته ورزشی) چقدر انرژی، زمان و نیرو صرف می‌کنید؟

شما باید بر روی انجام اهدافتان تمرکز کنید. به انجام دادن اهداف خود متعهد باشید. زمانی که صبح از خواب بیدار می‌شوید به خود بگویید: من امروز را تمام نخواهم کرد مگر اینکه کاری هرچند کوچک برای دستیابی به هدفم انجام دهم. این روش، یکی از تکنیک‌های فوق‌العاده رسیدن به اهداف است یعنی برداشتن قدم های کوچک و به ظاهر بی اهمیت

  • برنامه پشتیبان داشته باشید

همه ما می‌دانیم که هیچ راه ساده‌ای برای رسیدن به هدف وجود ندارد.

اما احتمال می‌دهیم که در مسیر رسیدن به هدفمان با برخی مشکلات رو به رو شویم که برایمان چالش برانگیزند. در این زمان بهترین کار داشتن یک برنامه پشتیبان است.

مثلا فرض کنید که تازگی رژیم غذایی سالم‌تان را شروع کرده و همزمان در به یک مهمانی هم دعوت شده‌اید می‌توانید یک وعده غذایی سالم در مهمانی برای میل کردن پیدا کنید یا به مقدار کمتری از غذاهایی که خارج از برنامه غذایی شماست مصرف کنید

یک برنامه یا نقشه جایگزین کمک می‌کند تا طرز فکر و خودکنترلی لازم برای اوضاع را بدست آورید. همینطور با جلوگیری از تصمیم‌گیری ناگهانی (بر اساس وضعیت عاطفی)، در مصرف انرژی‌تان هم صرفی‌جویی می‌کند

  •  عادت‌های ساده و جدیدی ایجاد کنید

هدفتان را به مراحل کوچک و قابل انجام تقسیم کنید. به جای اینکه بخواهید چیز‌های زیادی را در زمان واحد تغییر دهید؛ به صورت مداوم روی یک کار ساده تمرکز کنید. همینطور سعی کنید با اتکا به نظم ذهنی به مرور اهداف بیشتری را وارد لیست خودتان کنید.

به عنوان مثال :

-اگر می‌خواهید هر روز کتاب بخوانید؛ از ۱۰ یا ۱۵ دقیقه در روز شروع کنید. بعد از یک هفته یا یک ماه آن را کمی افزایش دهید.

-اگر می‌خواهید شب‌ها زودتر بخوابید؛ به طور ناگهانی از ساعت دو شب به ۱۰ شب پرش نکنید. کافی است ۱۵ دقیقه زودتر به رختخواب بروید و بعد از مدتی این زمان را افزایش دهید تا به زمان دلخواهتان برسد.

  •  هدف را انتخاب کنید و برایش برنامه بچینید

وقتی میخواهید نظم شخصی داشته باشید باید چشم انداز روشن و دقیقی از خواسته‌تان ایجاد کنید. برای رسیدن به هدف فقط دانستن مبدا و مقصد کمکی نمی‌کند. دستیابی به هدف، به یک مسیر راه یا نقشه نیاز دارد زمانی که برنامه‌ای برای تحقق اهدافتان ندارید به سادگی در این مسیر گم می‌شوید؛ بنابراین همه چیز را با جزئیات مشخص کنید. هدفتان چیست؟

برای رسیدن به آن باید چه قدم‌هایی بردارید؟

و…

بعد از این؛ نقطه شروعتان را تعیین کنید. مسیر را ادامه دهید تا به خط پایانی مشخص و واضحی برسید.

  •  وسوسه‌ها را برطرف کنید

ضرب المثل «از دل برود هر آنچه از دیده برفت» ممکن است به نظرتان احمقانه به نظر برسد، ولی تا حدودی واقعیت دارد. ما تنها زمانی می‌توانیم به نظم و خودکنترلی برسیم که بزرگترین وسوسه‌های خود را از محیط زندگی خارج کنیم.

خیلی ساده است؛

اگر میخواهید رژیم غذایی سالمی داشته باشید دست از خرید محصولات بی‌کیفیت خوراکی بردارید.

 اگر میخواهید بهره‌وری بیشتری در محیط کارتان داشته باشید؛ اعلان‌های شبکه‌های اجتماعی را خاموش کنید.

هر چه حواس پرتی‌های کمتری داشته باشید؛ تمرکزتان روی هدف نهایی بیشتر می‌شود.

چه کار هایی انجام دهیم تا اصل دیسیپلین در برنامه ریزی ما جاری باشد؟

•       ابتدا کار های خود را بسنجید که درست است یا فقط آن ها را دوست دارید

•       از کار های خود یک لیست تهیه کنید.

•       کار هایتان را الویت بندی کنید.

•       از مهمترین الویت خود شروع کنید و دست به کار شوید

•       برای کار های خود مهلت انجام در نظر بگیرید.

2 فکر در مورد “ دیسیپلین (Discipline) یا خود انظباطی شخصی

  1. ami گفت:

    عالی بود ممنون

  2. سمیه امتیاز گفت:

    سلام کاملا موافقم
    مقاله خیلی عالی بود
    موفق باشید دوستان فوق العاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *